بهرنگ علوی بازیگر چند شب قبل یک استوری در اینستاگرام منتشر کرد که شیشه ماشین او را شکستهاند و یک عروسک طلسم شده برای او در ماشین گذاشتهاند و یک آدرس هم همراه عروسک بود. شب بعد یک استوری دیگر منتشر کرد.... بعد از 2 روز معلوم شد حرکتی تبلیغاتی بوده!
سریال «ازازیل» نیامده جنجالی شد. این البته تمهیدی خودآگاهانه از پلتفرمی بود که می خواست به میانجی همین شیوه تبلیغی، نظر مخاطب را به خود جلب کند اما واقعیت این است که تبلیغ آثار نمایشی به مثابه بخشی از مارکتینگ هنری در ذیل اقتصاد فرهنگ، گرچه امری متداول است اما وابسته به مختصات و ویژگی های اجتماعی و فرهنگی جامعه تا یک محتوای تبلیغاتی به ضد خود تبدیل نشود.
دانش ارتباطات و اصول تبلیغات هم بر این واقعیت صحه می گذارد که الگوهای تبلیغاتی نسخه ای واحد نیست که همه جا به یک شکل جواب بدهد.
همانطور که احتمالا دیدهاید بهرنگ علوی بازیگر چند شب قبل یک استوری در اینستاگرامش منتشر کرد که شیشه ماشین او را شکستهاند و یک عروسک طلسم شده برای او در ماشین گذاشتهاند و یک آدرس هم همراه عروسک بود، شب بعد یک استوری دیگر منتشر کرد که او همراه با دوستش به آدرس مورد نظر در شمال ایران رفته بود و بعد دوباره همان عروسک را کنار یک خانه ترسناک دیدند و بعد او ناپدید شده و دوستش با صدایی ترسیده به دنبالش میگشت.
این اتفاق در میان مخاطبان باعث نگرانی شد ولی بعد از 2 روز معلوم شد حرکتی تبلیغاتی جهت جلب توجه به سریال جدید ساخته حسن فتحی بوده است.
عروسک مزبور هم در مواد تبلیغاتی سریال ازازیل دیده شده است اما آنچه اتفاق افتاد واکنش منفی گسترده بود. چه از سوی مردم و چه حتی از سوی مولف و کارگردان اثر.
حسن فتحی که در پستی اینستاگرامی نوشت: «بارها در گفت و گو با همکاران و رسانهها بر این نکته تاکید کردهام جنس تبلیغات رسانهای پلتفرمها باید با شرایط روحی و ذهنی جامعه منطبق و همسنگ باشد. از ماجرای تبلیغی پیشامد کرده تا دیشب کاملا بیخبر بودم و اساسا نیازی به این دست از تبلیغات نمیبینم؛ عطر آن است که خود ببوید نه آن که عطار بگوید!»
در این میان مهمترین اتفاقی که افتاد سقوط محبوبیت بهرنگ علوی به عنوان یکی از بازیگران این سریال بود. آنچه بازیگر و هر هنرمندی را مشهور یا محبوب بود و در دل ها نه چشم ها می نشاند، هنر اوست نه حرکاتی از این دست.